مفرد مؤنث غائب

به شما از دور سلام :)))

خدای من. نمی‌دونید چه ذوق عظیمی کردم وقتی این صفحه رو روبه روی خودم دیدم. اوه می‌دونید بعد چند وقت؟ :))))

 چه اتفاقاتی که از مرداد سال قبل تا الان نیفتاده پسر.

مطمئن‌ام من‌لی‌غیرک خیلی بیشتر طالب شنیدن این خبرها بود بیشتر دوست داشت حال و احوال رفیق باکلک‌اش که ولش کرده رو بدونه، خودم هم حتی بیشتر دوست داشتم با اون درمیون بذارم. بیخیال. 



دیشب تا صبح رو خونه یکی از اقوام بودم با دخترهایی هم سن و سال خودم و کوچک‌تر، اکثر اوقات تو این جمع منِ ساکتی از خودم نمی‌دیدم. آخ آخ ولی دیشب فهمیدم چه بلایی سرم اومده چه منِ جامعه‌گریزی دارم تحویل خودم می‌دم. می‌تونم بگم ساعت‌های اولیه‌ی صبح از اونجا فرار کردم تا نجات بدم خودم رو. :))) 

آمم. بچه‌ها نیاز دارم با کلی ناز و نوازش و قربون صدقه، به خودم تفهیم کنم ناچاره با آدمای بیرون این چاردیواری مجازی ارتباط داشته باشه، باید دست‌اش رو خیلی لطیف بگیرم و ببرم بیرون و بگم این آدم‌ها در ظاهر انقدر بزرگ‌اند، خیلی‌هاشون از درون پوچ پوچ‌ان و دلیل نداره فریب‌ دبدبه کبکبه‌ی ظاهری‌شون رو بخوری و از این آدم‌های پوچ فرار کنی.

کاش نجات پیدا کنی من جان. کاش نجات پیدا کنی...

Designed By Erfan Powered by Bayan