میدونی خدا جون.. چند روز قبل بحث رفتن یا نرفتن توی هیئتهای محرم بود. مامان گفت إن شاءالله خود امام حسین کمک میکنه این ویروس بره.. من خیلی جری گفتم اگه میخواست کمک کنه پارسال کرده بود... اگه بنا به این چیزا بود تو این همه مراسمهای محرم و ماه رمضان و فلان و فلان شده بود. بعدش به خاطر تندی حرفی که زده بوده لبم رو گاز گرفتم. آره خدا جون میدونم خیلی از ناامیدی بدت میاد
-ولی میدونی دلم تکه تکه میشه وقتی استوریهای التماس دعا و امید و توکل و ختم و فلان و فلان تبدیل میشه به پروفایلهای سیاه.. آره مصلحتته دیگه چه میشه کرد.
خدای عزیزم، خدای مهربون خدایی که مصلحتها دست توئه! نفس رو به بندههات برگردون. نفس زندگی، نفس امید نفس خودت!
- يكشنبه ۲۴ مرداد ۰۰ , ۰۰:۳۲